ترجمه مقاله

ملاخور

لغت‌نامه دهخدا

ملاخور. [ م ُل ْلا خوَرْ / خُرْ ] (ن مف مرکب ) میوه یا چیزی دیگر که به سبب فراوانی ارزان فروخته شود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). چیز ارزان قیمت و نامرغوب را گویند. مثلاًوقتی خیار و طالبی نوبر، با قیمت گران به بازار می آید کسانی که استطاعت خرید آن را ندارند می گویند هنوزملاخور نشده است . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). ارزان و فراوان بدانسان که در دسترس همه قرار گیرد.
- ملاخور شدن ؛ ارزان شدن بهای چیزی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ارزان فروخته شدن چیزی به سبب فراوانی آن .
ترجمه مقاله