ترجمه مقاله

ملاک

لغت‌نامه دهخدا

ملاک . [ م َ ] (ع اِ) مخفف مَلأَک . (ازاقرب الموارد) (المنجد). مَلَک . فرشته :
بود هاروت از ملاک آسمان
از عتابی شد معلق همچنان .

مولوی (مثنوی چ نیکلسن دفتر5 بیت 3620).


و رجوع به ملأک و ملک شود. || قدرت و توانایی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اقتدار. (از اقرب الموارد): لیس له ملاک ؛ قدرت و توانایی ندارد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله