ترجمه مقاله

ملبن

لغت‌نامه دهخدا

ملبن . [ م ِ ب َ ] (ع اِ) آنچه شیر را بدان صاف نمایند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جای شیر. ج ، ملابن . (مهذب الاسماء). گاودوشه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کالبد خشت . (مهذب الاسماء) (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قالب آجر. (از اقرب الموارد). قالب خشت . || آنچه در آن خشت بار کرده از جایی به جایی برند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شبه محملی که در آن خشت نقل کنند و بنایان آن را نقیر نامند. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله