ترجمه مقاله

ملبون

لغت‌نامه دهخدا

ملبون . [ م َ ] (ع ص ) آنکه از شیر خوردن او را سکر رسیده باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازاقرب الموارد). آنکه از خوردن شیر شتر مست شده مثل اینکه شراب خورده باشد. ج ، ملبونون . و گویند: رجل ملبون و قوم ملبونون . (ناظم الاطباء). || اسب به شیر پرورده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). اسب پرورش یافته به شیر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شتر فربه بسیارگوشت . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله