ترجمه مقاله

ملط

لغت‌نامه دهخدا

ملط. [ م ِ ] (ع ص ) مرد سخت خبیث و بد که هرچه نزد وی گذارند بدزدد و حلال شمارد.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مرد که نسب وی معلوم نباشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مختلطالنسب یعنی آنکه نسب و پدر او شناخته نیست . ج ، اَملاط. مُلوط. (از اقرب الموارد). || غلام خلط ملط؛ مختلطالنسب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله