ترجمه مقاله

ملوک ستای

لغت‌نامه دهخدا

ملوک ستای . [ م ُ س ِ ] (نف مرکب ) ملوک ستاینده . ستایشگرملوک . مدح کننده ٔ پادشاهان . مداح سلاطین :
همی ستود نداند ترا چنانکه تویی
زبان مادح و اندیشه ٔ ملوک ستای .

فرخی .


ستوده ای که گرامی تر از ستایش او
سخن به هم نکند خاطر ملوک ستای .

فرخی .


از فارسی زبانان ملوک ستای رودکی در قباب جلال رضی سامانی امیر خراسانی ... منشآت خاقانی (چ محمد روشن ص 298).
ترجمه مقاله