ملک دیدار
لغتنامه دهخدا
ملک دیدار. [ م َ ل َ ] (ص مرکب ) فرشته رو. فرشته سیما. آنکه چهره ای چون فرشته دارد. زیباروی :
فلک قدر ملک دیدار گردون فر دریادل
جهان آرای ملک افروز کشورگیر فرمان ران .
فلک قدر ملک دیدار گردون فر دریادل
جهان آرای ملک افروز کشورگیر فرمان ران .
عمعق (دیوان چ نفیسی ص 190).