ترجمه مقاله

ملک سلیمان

لغت‌نامه دهخدا

ملک سلیمان . [ م ُ ک ِ س ُ ل َ ] (اِخ ) مملکت سلیمان .کشور سلیمان . خطه ٔ فرمانروایی سلیمان . قلمرو حکومت سلیمان :
ملک سلیمان اگر خراسان بود
چون که کنون ملک دیو ملعون شد.

ناصرخسرو.


منم آن موم که دل سوختم از فرقت شهد
وصلت ملک سلیمان به خراسان یابم .

خاقانی .


ماهچه ٔ توغ او قلعه ٔ گردون گشاد
مورچه ٔ تیغ او ملک سلیمان گرفت .

خاقانی (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


ترجمه مقاله