ملیت
لغتنامه دهخدا
ملیت . [ م ِل ْ لی ی َ ] (از ع ، مص جعلی ، اِمص ) قومیت . مجموعه ٔ خصایص و صفات ملتی :
نه شیوه ٔ ملیت و نه رسم تمدن
نه رابطه ٔ طایفه نه قاعده ٔ حی .
|| به معنی تابعیت به کار رود و آن رابطه ای است سیاسی که فردی را به دولتی مرتبط می سازد بطوری که حقوق و تکالیف اصلی وی از همین رابطه ناشی می شود. (از ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).
نه شیوه ٔ ملیت و نه رسم تمدن
نه رابطه ٔ طایفه نه قاعده ٔ حی .
ملک الشعرای بهار (دیوان ج 2 ص 316).
|| به معنی تابعیت به کار رود و آن رابطه ای است سیاسی که فردی را به دولتی مرتبط می سازد بطوری که حقوق و تکالیف اصلی وی از همین رابطه ناشی می شود. (از ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).