ترجمه مقاله

ملیله

لغت‌نامه دهخدا

ملیله . [ م َ لی ل َ / ل ِ ] (اِ) رشته های تاب داده و پیچیده از زر و سیم . (ناظم الاطباء). تار نقره ای یا تلائی که میانش مثل لوله خالی باشد که با آن روی پارچه ملیله دوزی می کنند. اگر تار نقره ای یا تلائی باریک باشد که در سوراخ سوزن برود گلابتون است و اگر پهن باشد نقده است و اگر میان خالی ملیله است . (فرهنگ نظام ).
ترجمه مقاله