ترجمه مقاله

مماحضت

لغت‌نامه دهخدا

مماحضت . [ م ُ ح َ / ح ِ ض َ ] (از ع ، اِمص ) اخلاص ورزیدن . || (اِمص )دوستی . یگانگی . مقابل مماذقت : تا به برکت مخالصت و یمن مماحضت یکبارگی عقده ٔ تعسر از کار گشوده شود. (مرزبان نامه ص 135). رجوع به مدخل بعد شود.
ترجمه مقاله