ترجمه مقاله

ممتاز غزنوی

لغت‌نامه دهخدا

ممتاز غزنوی . [ م ُ زِ غ َ ن َ ] (اِخ ) حکیم عثمان بن محمد. از شاعران قرن پنجم هجری است . سنائی غزنوی بوی اعتقاد و نسبت شاگردی داشته . در آغاز عثمانی تخلص می کرد. مدتی ملازم سلطان ابراهیم بن مسعود بود. بعد از وفات وی در هنگامی که بهرام شاه غزنوی به هند لشکرکشی کرد، ممتاز همراه بوده . مدتی نیز در کرمان ملتزم ارسلان شاه سلجوقی بوده است و در غزنی درگذشته است . از اوست :
در کار تو هرکه دل زیان کرد
جانا سر تو که سودجان کرد
صد محنت روزگار ناخوش
با چشم خوش تو خوش توان کرد.
یک روز دامن تو بگیرم که چند شب
در دوری تو اشک به دامن گرفته ام .
(از تذکره ٔ صبح گلشن ص 451 و ریحانةالادب ج 4 ص 83 و قاموس الاعلام ترکی و فرهنگ سخنوران ).
ترجمه مقاله