ترجمه مقاله

ممتری

لغت‌نامه دهخدا

ممتری . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) برآورنده چیزی را. (از منتهی الارب ). || مشکوک شده در چیزی . (ناظم الاطباء). به شک شونده به چیزی .(آنندراج ) (از منتهی الارب ). گمان مند. (مهذب الاسماء). شک آورنده . صاحب ریب . صاحب شک . دودل . (یادداشت مرحوم دهخدا) : الحق من ربک فلاتکونن من الممترین .(قرآن 147/2). || فشارنده . (ناظم الاطباء). افشارنده . (از منتهی الارب ). رجوع به امتراء شود.
ترجمه مقاله