ترجمه مقاله

ممتطل

لغت‌نامه دهخدا

ممتطل . [ م ُ ت َ طِ ] (ع ص ) دیردارنده و در تأخیر اندازنده وام را. (از منتهی الارب ). آنکه به تأخیر می اندازد وام را. (ناظم الاطباء). دیردارنده وام را. || گیاه درهم پیچنده . (آنندراج ). گیاه بلندشده ٔ درهم پیچیده . (ناظم الاطباء). رجوع به امتطال شود.
ترجمه مقاله