ترجمه مقاله

ممخرق

لغت‌نامه دهخدا

ممخرق . [ م ُ م َ رَ] (ع ص ) گروه پراکنده شده و منتشر. (ناظم الاطباء). || زراندودشده به طلا و نقره . (شرح قاموس ). زراندوده . مموه . (لسان العرب از ذیل اقرب الموارد).
ترجمه مقاله