ترجمه مقاله

ممعود

لغت‌نامه دهخدا

ممعود. [ م َ ] (ع ص ) گرفتار تباهی معده . (ناظم الاطباء). خداوند درد معده . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). آنکه شش ماه باشد که به مرض معده مبتلاست . (یادداشت مرحوم دهخدا) : ممعود را یعنی خداوند درد معده رابرنگ بداند [ طبیب ماهر ] . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
ترجمه مقاله