ترجمه مقاله

مملان

لغت‌نامه دهخدا

مملان . [ م َ ] (اِخ ) ابومنصور شرف الدین مملان بن وهسودان (امیر سیف الدوله و شرف المله ابومنصور) ابن محمد روادی . از امرای سلسله ٔ معروف به وهسودانیان یا روادیان که بر ناحیه ٔ شامل طارم و شمیران و تبریز و مراغه و گنجه حکومت داشته اند و مملان از 450 تا 511 پادشاهی و از سلجوقیان پیروی می کرد و ممدوح قطران شاعر است . (احوال و آثار رودکی تألیف سعید نفیسی ج 2 ص 783 از حاشیه ٔ برهان چ معین ). رجوع به شهریاران گمنام ص 214 شود :
کیخسرو است شاه و همام است زال زر
مملان او تهمتن توران ستان ماست .

خاقانی .


ترجمه مقاله