ترجمه مقاله

مموه

لغت‌نامه دهخدا

مموه . [ م ُ م َوْ وِه ْ ] (ع ص ) آنکه قول وی آمیخته از راست و دروغ باشد. (ناظم الاطباء).
- حکیم مموه ؛ حکیمی که سفسطه میکند.
|| آنکه زراندودو یا سیم اندود میکند. (ناظم الاطباء). || تلبیس کننده . (ناظم الاطباء). مردم فریب . (یادداشت مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله