ترجمه مقاله

مناف

لغت‌نامه دهخدا

مناف . [ م َ ] (اِخ )عبد... پدر هاشم است و عبدالشمس . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). پدر هاشم است و نسبت بدان مَنافی ّ است .(از اقرب الموارد). رجوع به عبدمناف و منافی شود.
ترجمه مقاله