ترجمه مقاله

منتج

لغت‌نامه دهخدا

منتج . [ م ُ ت ِ ] (ع ص ) بچه آورنده . (آنندراج ). زاینده . بچه آورنده . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به انتاج شود. || نتیجه دهنده . (ناظم الاطباء). نتیجه دهنده . (غیاث ) (آنندراج ). نتیجه بخش : متابعت او منتج و مثمر محبت الهی است . (مصباح الهدایه چ همایی ص 227).
- قیاس منتج ؛ (اصطلاح منطق ) قیاسی است که مقدمات آن درست باشد و ملتزم نتیجه بود مقابل قیاس عقیم . (اساس الاقتباس ص 190). رجوع به قیاس شود.
ترجمه مقاله