ترجمه مقاله

منتحر

لغت‌نامه دهخدا

منتحر. [ م ُ ت َ ح ِ ] (ع ص ) خویشتن را کشنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آنکه می برد گلوی خود را برای آنکه خود را بکشد. (ناظم الاطباء). آنکه انتحار میکند. خودکش . خودکشی کننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || آنکه می گیرد گلوی دیگری را. || آنکه سخت می گیرد. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله