منجردلغتنامه دهخدامنجرد. [ م ُ ج َ رِ ] (ع ص ) کشیده و دراز. || برهنه . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مهره دار و جلاداده . || پایدار. (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).