ترجمه مقاله

منجق

لغت‌نامه دهخدا

منجق . [ م َ ج ُ ] (اِ) منجوق :
چتر او را سپهر در سایه
منجقش را ستاره در زنهار.

عبید زاکانی (دیوان چ اقبال ص 26).


رجوع به منجوق شود.
ترجمه مقاله