ترجمه مقاله

منصور

لغت‌نامه دهخدا

منصور. [ م َ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲبن محمدبن عبداﷲ المعافری القحطانی ، مکنی به ابوعامر (متوفی به سال 392 هَ . ق .). امیر اندلس در دولت مؤید اموی و یکی از شجاعان و داهیان بود. اصل وی از جزیرةالخضراء است و به ایام جوانی به قرطبه رفت و در آنجا کارش بالا گرفت و چون مؤید در ایام طفولیت به حکومت رسید منصور تمام امور ملک رابه دست گرفت و اداره ٔ مملکت همه به عهده ٔ او بود.
ترجمه مقاله