ترجمه مقاله

منعصر

لغت‌نامه دهخدا

منعصر. [ م ُ ع َ ص ِ ] (ع ص ) انگور فشارده شده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). فشارده شده . (ناظم الاطباء). رجوع به انعصار شود.
ترجمه مقاله