ترجمه مقاله

منعنع

لغت‌نامه دهخدا

منعنع. [ م ُ ن َ ن َ] (ع ص ) که نعناع یا عطر آن در آن کرده باشند. به نعناع کرده . نعناع زده : شراب انار منعنع. (یادداشت مرحوم دهخدا). و المنعنع منه (من رب المتخذ من الرمانین ) اقوی فی ذلک . (ابن البیطار) (یادداشت مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله