ترجمه مقاله

منفخ

لغت‌نامه دهخدا

منفخ . [ م ُ ن َف ْ ف ِ ] (ع ص ) آنچه که باد در شکم بسیار پیدا کند. (غیاث ) (آنندراج ). باددار. نفاخ . (یادداشت مرحوم دهخدا). چیزی که در جوهر آن رطوبت غریبه ٔ غلیظه باشد و چون حرارت غریزی در آن رطوبت عمل کند به باد تبدیل شود و به علت کثرت و غلظت تحلیل نشود و باقی اجزای آن غذا و دوا گردد مانند لوبیا و زنجبیل . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به همین مأخذ و کتاب دوم قانون ص 150 شود.
ترجمه مقاله