ترجمه مقاله

منقفش

لغت‌نامه دهخدا

منقفش . [ م ُ ق َ ف ِ ] (ع ص ) تننده ای که به سوراخ درآید و فراهم آورد دست و پا و اعضای دیگر را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). عنکبوتی که به سوراخ خود می رود و دست و پای خود را به هم جمع می کند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به انقفاش شود.
ترجمه مقاله