ترجمه مقاله

منق-اد

لغت‌نامه دهخدا

منق-اد. [ م ِ ] (ع اِ) نول مرغان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نول مرغان و منقار. (ناظم الاطباء). منقار. (اقرب الموارد). || آلتی که بدان زر و سیم را سره کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ابزاری که بدان زر و سیم را سره کنند. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله