ترجمه مقاله

منملق

لغت‌نامه دهخدا

منملق . [ م ُ م َل ِ ] (ع ص ) نرم و تابان شده . || رهاشده وخلاص شده . || درگذشته شده . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله