ترجمه مقاله

منهصر

لغت‌نامه دهخدا

منهصر. [ م ُ هََ ص ِ ] (ع ص ) شکسته و کوفته شونده . (آنندراج ). شکسته گردیده . (از منتهی الارب ). || پیچیده شده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). رجوع به انهصار شود. || زده شده . || پایمال شده . || کشیده شده . || خمیده گشته . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله