ترجمه مقاله

منهمل

لغت‌نامه دهخدا

منهمل . [ م ُ هََ م ِ ] (ع ص ) اشک جاری از چشم . (آنندراج ). اشک روان شده از چشم . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله