ترجمه مقاله

منهوب

لغت‌نامه دهخدا

منهوب . [ م َ ] (ع ص ) خواسته ٔ شتاب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مطلوب معجل . (از اقرب الموارد). || تاراج شده و به غارت برده شده . (ناظم الاطباء). مال غارتی . غارت شده . تاراج شده . بغارتیده . (یادداشت مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله