ترجمه مقاله

منوچهر

لغت‌نامه دهخدا

منوچهر. [ م َ چ ِ ] (اِخ ) ابن افرویدن یا منوچهر ثانی که معروفترین شروانشاهان است . او علاوه بر لقب شروانشاه عنوان خاقان کبیر یا خاقان اکبر هم داشت و تخلص خاقانی شاعر مشهور ایران ازاین عنوان گرفته شد و منوچهر علاوه بر خاقانی ، ممدوح ابوالعلاء گنجوی و فلکی شروانی نیز بوده است و تا سال 555 هَ . ق . حیات داشته و پس از او اخستان پسرش جانشین وی گردید. رجوع به تاریخ ادبیات صفا ج 2 ص 42 و دائرة المعارف فارسی ذیل شروانشاهان شود :
میوه ٔ دولت منوچهر است
اخستان افسر کیان ملوک .

خاقانی .


چون منوچهر از جهان شه طرفه نیست
کز جهان شاه اخستان خواهد گشاد.

خاقانی .


نام او چون اسم اعظم تاج اسما دان از آنک
حلقه ٔ میم منوچهر است طوق اصفیا.

خاقانی .


تاج امان بایدت پای شهنشاه بوس
نشره ٔ جان بایدت مدح منوچهر خوان .

خاقانی .


ترجمه مقاله