منکح
لغتنامه دهخدا
منکح . [ م ُ ک ِ ] (ع ص ) نکاح کننده . وصلت دهنده . بجای آورنده ٔ مراسم تزویج :
ایهاالمنکح الثریا سهیلا
عمرک اﷲ کیف یلتقیان .
رجوع به انکاح شود.
ایهاالمنکح الثریا سهیلا
عمرک اﷲ کیف یلتقیان .
(مرزبان نامه چ 2 بارانی ص 136).
رجوع به انکاح شود.