ترجمه مقاله

من من کردن

لغت‌نامه دهخدا

من من کردن . [ م ِ م ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) صریح نگفتن . تمجمج . تجمجم . تغمغم . (یادداشت مرحوم دهخدا). منگ منگ کردن . جویده جویده و نوعی تودماغی حرف زدن . کلمات را جویده جویده و به صدای آهسته و به صورتی نامفهوم ادا کردن . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). بریده و نامفهوم و آمیخته با تردید سخن گفتن به سبب ترس یا شرم یا عدم اطلاع .
ترجمه مقاله