ترجمه مقاله

مهاجرة

لغت‌نامه دهخدا

مهاجرة. [ م ُ ج َ رَ ] (ع مص ) از کسی بریدن . (مصادر زوزنی ) (ترجمان البلاغه علامه ٔ جرجانی ) (تاج المصادر بیهقی ). || بریدن از جایی به دوستی جای دیگر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || از زمینی به زمینی رفتن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). از زمینی به زمینی شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || بیرون رفتن به سوی دهات . (ناظم الاطباء). و رجوع به مهاجرت شود.
ترجمه مقاله