مهام
لغتنامه دهخدا
مهام . [ م َ هام م ] (ع ص ، اِ) ج ِ مُهِم ّ. کارهای بزرگ و دشوار. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). کارهای سخت . (از منتهی الارب ). || کارهایی که اهمیت داشته باشد. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || کارهای ناگزیر. (ناظم الاطباء).