ترجمه مقاله

مهتدی

لغت‌نامه دهخدا

مهتدی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) راه راست یافته و راه نموده شده و دلالت شده به راه سلامتی . (ناظم الاطباء). بر راه راست . (مهذب الاسماء). هدایت یافته . راه یافته . راه برده . رشید. راشد. (یادداشت مؤلف ) : من یهد اﷲ فهو المهتدی و من یضلل فاولئک هم الخاسرون . (قرآن 178/7). به انوار سنت و آثار مساعی پدر مقتدی و مهتدی . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 398).
سوره ٔ رحمن بخوان ای مبتدی
تا شوی بر سر پریان مهتدی .

مولوی .


ترجمه مقاله