ترجمه مقاله

مهد

لغت‌نامه دهخدا

مهد. [ م َ ] (ع مص ) گستردن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). گستردن فراشی را و پای گذاشتن بر آن . (از اقرب الموارد). گسترانیدن . (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). مَهَدَ الفراش َ مهداً؛ گسترد فراش را و پای گذاشت روی آن . (ناظم الاطباء). تمهید. || ورزیدن و کار کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). کسب کردن و عمل کردن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله