ترجمه مقاله

مهرجان

لغت‌نامه دهخدا

مهرجان . [ م ِ رَ ] (اِخ ) نام قدیم اسفراین است . اسفراین . (دمشقی ). || نام قریه ای به اسپراین از بناهای قباد فیروز پدر انوشیروان . قریه ای است در اسفراین . (انجمن آرا) (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله