ترجمه مقاله

موبد

لغت‌نامه دهخدا

موبد. [ ب َ ] (اِخ ) شاه موبد.نام شوهر ویسه . (ناظم الاطباء). نام شوهر ویسه است که رامین برادر او عاشق او بود. (برهان ) :
چنان آمد که روزی شاه شاهان
که خواندندش همی موبد منیکان .

(ویس و رامین ).


ترجمه مقاله