ترجمه مقاله

موسخ

لغت‌نامه دهخدا

موسخ . [ م ُ وَ س س َ ] (ع ص ) ریمناک و چرکین . (ناظم الاطباء). || (اصطلاح پزشکی ) در اصطلاح اطبا دارویی است که ریشها را نرم و تر نگاهدارد. (ازکشاف اصطلاحات الفنون ). هرچه منع خشک شدن جراحت کند و رطوبت او را زیاد سازد مثل موم و روغن . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). داروی مرطوبی که با رطوبت زخمها درهم آمیزد و آن را بیشتر کند و مانع از دمل درآوردن و عمیق شدن آن گردد. (از قانون ابن سینا کتاب دوم ص 150).
ترجمه مقاله