ترجمه مقاله

موسوق

لغت‌نامه دهخدا

موسوق . [ م َ ] (ع ص ) کشتی بار کرده . (ناظم الاطباء). رجوع به وُسْق ْ و وسیق و ایساق شود.
ترجمه مقاله