ترجمه مقاله

موسی

لغت‌نامه دهخدا

موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن العافیةبن ابی بسال بن ابی الضحاک مکناسی از مردم مکناس وبنیانگذار حکومت مکناسیه در مراکش بود که به دولت «آل ابی العافیة» نیز شهرت دارد. او امارت مکناس را داشت . پسر عمش فرمانروایی چند ناحیه مانند تسول و تازاو کرسیف و فاس را بدانها افزود و عبیداﷲ مهدی او رادر حکومت مستقر داشت . وی با ادریسیان نبرد کرد و آنان را از سرزمینهاشان براند و از تاهرت تا سوس الاقصی او را شد و سپس تلمسان را گرفت و بر مغرب اقصی و اوسط مسلط شد و در عدوه ٔ غربی اقامت گزید سپس دعوت مهدی فاطمی را نقض کرد. و خطبه به نام عبدالرحمان الناصر اموی خواند. مهدی سپاهی به جنگ او فرستاد و موسی در سال 341 هَ . ق . در یکی از بیابانهای قلویة کشته شد.وی مردی سخت شجاع و باهوش بود. (از الاعلام زرکلی ).
ترجمه مقاله