ترجمه مقاله

موشل

لغت‌نامه دهخدا

موشل . [ ش ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از وشل . کم کننده ٔ بهره ٔ کسی . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || آنکه زهنده یابد آب را. (آنندراج ). || آنکه داخل کند سر پستان مادر در دهان بچه تا شیر مکیدن آموزد. (آنندراج ).
ترجمه مقاله