مونقلغتنامه دهخدامونق . [ ن ِ ] (از ع ، ص ) مؤنق . خوش آیند و دل انگیز. زیبا و پسندیده . (از یادداشت مؤلف ) : علم را در هر دو سرای مرغزاری مونق است و غدیری مغدق . (تاریخ بیهق ص 5). و رجوع به مؤنق شود.