ترجمه مقاله

موؤدة

لغت‌نامه دهخدا

موؤدة. [ م َ ئو دَ ] (ع ص ) دختر زنده دفن کرده . (منتهی الارب ). دختر زنده به گورکرده چنانکه در جاهلیت معمول تازیان بوده . ج ، موؤدات . (ناظم الاطباء). دختر زنده به گورکرده . (یادداشت مؤلف ) : و اذا الموؤدة سئلت . بأی ّ ذنب قتلت . (قرآن 8/81-9).
ترجمه مقاله