ترجمه مقاله

مویین

لغت‌نامه دهخدا

مویین . [ مو ] (ص نسبی ) مویی . مویینه . منسوب به مو. منسوب به موی . آنچه به موی نسبت دارد. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به مویینه و موی شود. || ساخته شده و تافته شده از موی . (ناظم الاطباء). مویینه . بافته شده و تافته شده از موی . || باریک مانند مو. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله