ترجمه مقاله

مچی

لغت‌نامه دهخدا

مچی . [ م ُ ] (ص نسبی ) منسوب به مچ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- ساعت مچی ؛ ساعت که به مچ دست بندند. (یادداشت ایضاً).
|| (اِ) نوعی شیرینی که از آرد گندم و شکر و روغن دنبه کنند. قسمی نان شیرین و چرب به اندازه ٔ یک مشت . اَگِردَک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به اگردک شود. || اَآطریلال . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به اَآطریلال شود. || در لهجه ٔ چهارمحالیان ، ترتیزک آبی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله